خط روشن نبوت؛ یک خط واحد
نکتهی دوم که از این: «وماانزل الیک و ماانزل من قبلک»(۱) استفاده میشود اینست که: خط روشن نبوت یک خط واحد است و خطوط جداگانه و مختلف نیست، یعنی اگر شما ایمان به همهی پیغمبران دارید لازمهاش این است که همهی پیغمبران سخن واحد یا سخنی مکمل سخن یکدیگر آورده باشند، والا اگر بین سخنهای آنها تناقضی وجود داشته باشد ممکن نیست به همه ایمان داشته باشید، زیرا نمیشود انسان ، هم به کسی اعتقاد داشته باشد و هم به کسی دیگر که ضد اوست،چنین چیزی ممکن نیست.
پس وقتی قرآن به ما تعلیم میدهد باید به همهی پیغمبران اعتقاد داشته باشید معنای این تعلیم و آموزش این است که همهی پیغمبران سخن واحدی را میگویند، بر روی خط واحدی حرکت میکنند و به سمت مقصد واحدی حرکت میکنند و مکمل یکدیگر هستند. متأسفانه تعلیمات پیغمبران گذشته بطور کامل باقی نمانده، یعنی در همین توراة و انجیلی که الآن موجود است و امروز در دسترس ماست حرفهایی وجود دارد که خیلی واضح اینها نمیتواند وحی الهی باشد مخصوصاً در انجیل، زیرا انجیل در شرایط بسیار سختی جمعآوری شده و تعلیمات حضرت عیسی در اختیار هیچکسی نیست، خود مسیحیها این را ادعا نمیکنند. بلکه انجیل را به روایت اصحاب عیسی که بعضی از آنها حتی با زمان حضرت عیسی فاصله هم داشتند به روایت آنها نقل میکنند. یعنی هر کسی در حافظهی خودش یک چیزی داشته آنرا روی کاغذ نوشته، البته منحصر به این چهار انجیلی که الآن هست و به آنها میگویند اناجیل اربعه نیست، بلکه دهها انجیل نوشته شده، منتها بعد که دیدند انجیلها متعدد است و هرکس میآید به میل خودش یک چیزی میگوید و یک چیزی مینویسد و با روایتی نقل میکند محدود کردند.
بنابراین چیز کاملی از پیغمبران گذشته نمانده وتوراة هم کم و بیش همینطور است و خیلی تحریف شده، زبور داود را هم که الآن موجود است و عهد عتیق و عهد جدید را مسیحیها با هم چاپ میکنند و در اختیارشان هست و آنرا مزامیر گذاشتند آن هم همینطور است. بنابراین: آنچه از معارف پیغمبران دراختیار مسلمان قرار میگیرد، مسلمان او را میپذیرد و قبول دارد، چون احکام متفاوتند، اما معارف معارف یکسانی هستند، شناختها عوض نشدند و جهانبینی در تمام این کتابها آسمانی یکی است، اگر چه احکام بر حسب زمانهای مختلف تفاوتهای کم و بیشی کرده است.۱۳۷۰/۰۸/۰۱