دراز . . ___________ محمد رضا شفیعی کدکنی موسیقی شعر، صص ۳۱ و

شدن.   محمدرضا شفیعی کدکنی از مجموعهٔ «طفلی به نام

/ ۵۱۶      محمدرضا شفیعی کدکنی با چراغ و آینه، صص

ذوق خوب.     محمدرضا شفیعی کدکنی این کیمیای هستی جلد سوم، صص

مشاهده کرد.   محمدرضا شفیعی کدکنی این کیمیای هستی، صص

شفیعی کدکنی مجلهٔ بخارا، شماره ۱۰۴، بهمن و اسفند ۹۳ [ بخشی از یادداشت دکتر شفیعی کدکنی در رثای مرحوم استاد عباس زریاب

شفیعی کدکنی موسیقی شعر، ص ۲۳۸   ادبیات، جابجایی‌های سمانتیک، معناشناختی و زبان‌شناسیِ کلمه‌های هر جمله است. حافظ توانسته، سلمان ساوجی خیر. بیهقی توانسته، گردیزی خیر. [در ادبیات و هنر یک «جمله» می‌تواند چند معنی داشته باشد. جملهٔ

فریادِ میهنی!   محمدرضا شفیعی کدکنی از دفترِ مرثیه‌های سرو کاشمر، سخن، تهران: ۱۳۸۹ ___   ▪️با اطمینان می‌توان گفت که هیچ ملتی، شاعری از نوع حافظ ندارد. فردوسی بیش‌و‌کم نظایری در جهان دارد و سعدی نیز. حتی جلال‌الدین مولوی هم. ولی حافظِ ما در فرهنگ بشری

فرم و صورت در مباحث سبک‌شناسی یک چیز بیشتر نیست. ساخت، مترادف فرم و فرم برابر است با تمام مراکز و حواشی که کلمهٔ صورت در فارسی و عربی شناخته می‌شود.  در بسیاری از شاخه‌های علوم انسانی به خصوص زبانشناسی (linguistic) محور مطالعاتی براساس ساختار شکل گرفته

کدکنی: ما از سر ناچاری آنچه قبل از ابن عربی‌ست را عرفان خراسان می‌گوییم.‌ اگر تصوف خراسان را نُرم تلقّی کنیم، حقاً ابن عربی یک انحراف بزرگی از نُرم ایجاد کرده است و هنجار جهان‌بینی او با هنجار جهان‌بینی حضرت مولانا که معاصر او هست زمین تا آسمان در

اسلوب معادله را منِ شفیعی کدکنی جا انداختم و ساختم. با تمثیل متفاوت است. دو مصراع از لحاظ نحوی جدا اما یک حرف را می‌زند. دو نوع صورت روبروی هم با هم بده‌بستان سِمانتیک (معناشناسانه – semantics) دارند.  صورت نبست در دلِ ما کینهٔ کسی آیینه هرچه دید فراموش

«حیات‌النفوس» اثر اسماعیل بن محمد ریزی و به کوشش محمدتقی دانش‌پژوه را من خیلی سال قبل خواندم. با شادروان مرحوم استاد زرین‌کوب صحبت کردیم درباره‌اش و ایشان هم با من هم‌عقیده بود که این کتاب ربطی به حکمت اشراق ندارد. ▪️آنچه سهروردی را از فخر رازی یا دیگر

غزلیات شمس تبریز محمدرضا شفیعی

فریادِ میهنی!   محمدرضا شفیعی کدکنی از دفترِ مرثیه‌های سرو کاشمر، سخن، تهران: ۱۳۸۹ ___   ▪️با اطمینان می‌توان گفت که هیچ ملتی، شاعری از نوع حافظ ندارد. فردوسی بیش‌و‌کم نظایری در جهان دارد و سعدی نیز. حتی جلال‌الدین مولوی هم. ولی حافظِ ما در فرهنگ بشری

دراز . . ___________ محمد رضا شفیعی کدکنی موسیقی شعر، صص ۳۱ و

هستند.   محمدرضا شفیعی کدکنی این کیمیای هستی، جلد سوم، صص

می‌آراید.   محمدرضا شفیعی کدکنی این کیمیای هستی، جلد اول، صص ۲۰۴–۲۰۰   *«زمین» یک اصطلاح ویژهٔ نقد ادبی در زبان فارسی عصر صفوی و بعد از آن است و مقصود از آن «وحدت وزن و قافیه و ردیف» در یک

شفیعی کدکنی این کیمیای هستی، صص ۲۹۶–۲۸۷ درسگفتار‌هایی دربارهٔ

کیمیای هستی محمدرضا شفیعی کدکنی، جلد یکم،

عشق است.    محمدرضا شفیعی کدکنی این کیمیای هستی، جلد اول، صص